آنیساآنیسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه سن داره

برای آنیسای عزیزمان

این روزهای بهاری

تو این روزهای خوب بهاری حس همه چیز هست جز درس خوندن!مخصوصا که فسقلی هم دلش میخواد همه ی توجه ها به اون باشه ویه دقیه هم نمیشه با تمرکز درس خوند!اینه که دیر به دیر میایم و حضورمون کمرنگ هست دختر کوچولوی ما هم دایره لغاتش روز به روز بیشتر میشه کلی شعر یاد گرفته و تا گوشی تلفن رو میگیره دستش میگه :سنام   خوبی    سلامتی؟! اگه چیزی هم بروقفِ مرادش نباشه میگه :ای بابا   این عکس ها هم مال یه صبح بهاری که مامانی و دختری با هم رفتند پارک!           اینجا هم یه خرگوش کوچولوی خوشگل دیدیم و آنیسا کلی نازش کرد!       &nbs...
24 ارديبهشت 1392

فرار از این شهر شلوغ و آلوده

ما داریم از این شهر بزرگ و شلوغ و پلوغ و آلوده فرار میکنیم و مدتیه که در گیر جمع کردن اسباب و اثاثه و تحویل خونه و خرید خونه جدید هستیم یعنی هفته پیش تمام وسایل رو جمع کردیم و اومدیم شمال خونه مامان جون و وسیله ها هم باید بره تو انبار خونه پدر جون تا دو ماهه دیگه که خونه جدید رو تحویل بگیریم این وسط امتحانات میان ترم دانشگاه هم شروع شده و کلا تا آخرای خرداد درگیر امتحاناتم و بعدشم نقل مکان به خونه جدید!اما  دخترک حسابی داره خوش میگذرونه البته باید بگم از این به بعد با وجود مامان جون و دایی جون و عمه جونا....حسابی خوش به حالش میشه و دیگه تنها نیست!دختر گلم اینقدر این روزها شیرین زبون شده که آدم دوست داره یه لقمه چربش کنه!کوچولوی خوشگلم&n...
11 ارديبهشت 1392
1